تاريخچة مختصري از فرهنگ و تمدن شهر ري در ايران
تاريخچة مختصري از فرهنگ و تمدن شهر ري در ايران
تاريخچة مختصري از فرهنگ و تمدن شهر ري در ايران
نويسنده: سعيد عبدالملكي
لذا با توجه به اينكه تأليف اوستا را 6 قرن قبل از ميلاد مسيح ميدانند ؛ قدمت تاريخي اين شهر معلوم ميگردد .ري مدتها مركز حكومت روحاني زرتشتي بوده است. همچنانكه خواهيم گفت آتشكدههايي نيز در اين شهر وجود داشته است .
در كتيبهي بيستون نام ري راگا Ragau ذكر شده است و در كتاب تورات از اين شهر به نام راگس Rages ياد شده است و اروپائيان آن را «راژس» مينامند. در زمان قبل از اسلام مردم عرب به ري «ارازي» ميگفتهاند و پس از آن نام ري بر آن نهادند .
ري باستان از ري كنوني بسيار وسيعتر بوده است. اما در طول تاريخ با توجه به موقعيت استراتژيكي اين شهر ،جنگها و لشكركشيهايي در اين شهر صورت گرفته است كه سبب تخريب و تحليل رفتن قسمتهاي زيادي از آن شده است .
دربارهي بناي نخستين شهر ري اقوال متعددي وجود دارد. بعضي بناي ري را به شيث پيامبر ،فرزند آدم (علیه السلام)، نسبت دادهاند و برخي به فرزند نوح (علیه السلام) كه «روي» يا «راز» يا «ري» نام داشته و برخي ديگر... .به هرحال به جرأت ميتوان اذعان داشت كه ري قدمتي فراتر از تاريخ دارد. قدمتي كه براساس سفالهايي كه باستان شناسان در ري يافتهاند به 4000 تا 6000 سال قبل از ميلاد مسيح ميرسد. (1) و آن چنانكه تاريخ سخن ميگويد، ساكنين اوليهي ري، آرياييها بودهاند كه به ايران مهاجرت نمودهاند.
در عهد ساسانيان ري به عنوان شهر مقدس مورد احترام همگان بوده است. آيين زرتشتي كه در اين دوران رسماً به ايران وارد شد و به عنوان آيين مذهب مردم رسميت يافت ؛ تا زمان ظهور اسلام ادامه داشت. در اين مدت ري به عنوان مركز ديني زرتشتيان به شمار ميرفت. آنان دست به تأسيس آتشكدههايي در شهرهاي مختلف از جمله شهر ري زده بودند. كه اكنون آثار آن به جاي مانده است. برخي از مورخان احتمال ميدهند كه زرتشت ـ پيامبر ايران باستان ـ در ري متولد شده باشد. برخي ديگر معتقدند محل تولد وي آذربايجان (اروميه) بوده است .
بعد از ظهور اسلام و گسترش اين دين آسماني، مسلمانان به ايران حمله ور شدند و آن را از آيين زرتشتي پاك نمودند. آتشكدهها را ويران ساختند و مردم را به دين آسماني اسلام فرا خواندند. ري نيز در زمان خلافت خليفه دوم به دست سپاهيان اسلام افتاد و جزء مهمترين بلاد اسلامي شد و در زمان خليفهي سوم مردم به طور كامل به دين اسلام گرويدند .يعني قريب به 35 سال بعد از بعثت پيامبر اسلام مردم ري به دين آسماني چنگ زدند. اين شهر در طول تاريخ اسلام همواره يكي از مهمترين سرزمينهاي اسلامي بوده است. اكثر دانشمندان مسلمان يا اهل اين ديار بودهاند و يا در اين ديار به درجات والاي علمي رسيدهاند و سبب خدمات ارزندهاي براي مسلمانان جهان شدهاند .
تلخترين حادثهي تاريخ اسلام كه همانا ريخته شدن خون مظلومانهي حسين بن علي (علیه السلام) است ،به خاطر دست يافتن به حكومت ري بود. اگر وعدهي حكومت ري عقل را از سر عمربن سعد نميربود ،چگونه جرأت ميكرد به جنگ فرزند رسول الله برود كه سرانجام به اين اميد واهي كه حكومت ري به او واگذار ميشود سر مبارك ابي عبدالله را نزد يزيد آورد ؛ اما او اين آرزو را با خود به گور برد .
ري پس از گرايش به اسلام با توجه به لشكر كشيهايي كه توسط مسلمانان به اين شهر صورت گرفت ،دچار ويراني و خرابي شده بود. كه بعدها در زمان خلافت عباسيان بناي اين شهر توسط محمد عباسي وسعت يافت و بازسازي شد. در اين زمان محمد عباسي كه رهسپار خراسان بود ، مدتي در ري اتراق نمود و دست به احداث بناي محمديه در جنوب كوه ري (بي بي شهر بانوي فعلي) زد كه يكي از مهمترين بناهاي ري قديم به شمار ميرود،«ري در اين دوران از حيث وسعت و كثرت جمعيت نسبت به دورههاي قبل پيشرفت بسياري كرده بود، به طوري كه شهر ري را در قرن سوم پرجمعيتترين شهر آسيا ميدانستند.» (2)
با روي كار آمدن عباسيان و سقوط بني اميه ،جو اختناق آوري كه در زمان بني اميه براي شهرهاي مختلف و من جمله ري ايجاد شده بود از بين رفت و مردم ري از زير فشارها آزاد شدند و كم كم عدهاي از فضلا و مردم شيعي مذهب ري كه تا آن زمان مخفيانه زندگي ميكردند به ترويج عقايد شيعي و طرفداري از ائمه پرداختند. همزمان چهار تن از امامان معصوم امام صادق (علیه السلام) ،امام موسي كاظم (علیه السلام) ،امام رضا (علیه السلام) ،امام هادي (علیه السلام)، امام به ترتيب به امامت رسيدند. در اين ميان تعدادي از اهالي اصيل ري كه شيعهي ناب و ملقب به «رازي» بودند و شمار آنها حدود 25 تن بودند ، به پشتيباني از امامان معصوم پرداختند ،به فضايل آنها در ميان مردم شهرهاي مختلف همت گماردند و كم كم پايههاي تشيع را در ري بنا نهادند .
در چنين هنگامهاي كه عقايد شيعي در ري رسوخ پيدا نمود و قشري فرزانه و آگاه از تشيع در اين شهر پا گرفت ، امام هادي (علیه السلام) كه در مدينه امامت ميكرد، حضرت عبدالعظيم الحسني را به نمايندگي از خود به ري فرستاد تا به ترويج هرچه بيشتر مذهب تشيع بپردازد و مردم آن ديار را هر چه بيشتر با معارف ديني و قرآني آشنا كند .
گسترش كامل تشيع در ري همچنانكه برخي از مورخان اذعان داشتهاند در سال 275 هجري بوده است كه به توسط ابوالحسن مادراني كه در زمان معتمد عباسي حاكم ري بوده ،انجام گرفته است. وي كه خود شيعه بوده، هنگام غلبه بر ري تشيع را در ري آشكار ساخته و شيعيان را مورد اكرام قرار داده است .مردم نيز با تأليف كتابهايي پيرامون اين موضوع به تبيين هر چه بيشتر تشيع پرداختند. (3)
ري در آغاز قرن چهارم پايتخت آل زيار بود. مرداويچ ديلمي ،شاه خاندان زيار ،ري را پايتخت خود ساخت و آن را توسعه بخشيد. اما در همان هنگام دولتي روي كار آمد به نام آل بويه ،بنيانگذار اين خاندان كه سه برادر بنامهاي علي ،حسن و احمد بودند ،ابتدا به مرداويچ ديلمي پيوستند. لكن پس از چندي بناي مخالفت با او را نهادند و حكومتي مستقل تشكيل دادند. آل بويه گرايشات شديد شيعي داشتند و به همين خاطر در زمان آنها تشيع بيش از پيش در جهان اسلام گسترش يافت. آل بويه ري را مركز سياسي و فرهنگي خود قرار داده بودند و همين امر سبب شد تا دانشمندان و ادباي بسياري از اين شهر برخيزند .از جملهي اين انديشمندان صاحب بن عباد بود كه در ري به وزارت آل بويه رسيد .
در زمان آل بويه ،ري از حيث وسعت تمدن، گسترش فراواني يافت ،اما در سال 420 هجري سلطان محمود غزنوي با يك حملهي ناجوانمردانه فجايع و ناملايمات بي شماري در اين شهر به وجود آورد ؛ وي به كشتار بي رحمانهي شيعيان دست زد و به فرمان وي دويست چوبهي دار برپا كردند و بزرگان شيعه را به دار كشيدند. (4) وي همچنين دستور داد تا تمام كتابهايي كه پيرامون مذهب تشيع ،فلسفه و نجوم و... در كتابخانهي صاحب بن عباد در آن شهر وجود داشت، سوزانده شود كه بر اثر اين عمل نابخردانه بسياري از كتابهاي مهم و كم نظير علمي و مذهبي سوزانده شد و از بين رفت .
در سال 431 هجري طايفهاي از تركان غزبنام سلجوقيان بر مسعود غزنوي شوريدند و حكومت ايران را به دست گرفتند و به زودي بر نواحي بسياري از جهان اسلام تسلط يافتند. اينان نيز همچون غزنويان و سامانيان روحيهي شيعه ستيزي داشتند .و در اين امر دست به افراط زدند. ري نيز در اين زمان زير سلطهي آنان قرار داشت. اكثر پادشاهان سلجوقي ري را به عنوان پايتخت خود انتخاب ميكردند. جنگهاي كلامي و مذهبي ميان اشاعره و معتزله در ري همچنان وجود داشت و در بسياري از موارد، شيعيان مظلوم واقع ميشدند و اذيت و آزار ميديدند .
در قرون پنجم و ششم هجري عمدتاً طرفداران سه مذهب شيعه ،حنفي و شافعي در ري وجود داشتند كه در اين ميان شيعيان بيشتر بودند و سپس حنفيها و بعد از آن شافعيها به ترتيب بيشترين جمعيت را به خود اختصاص داده بودند. شيعيان در جنوب ،شافعيها در مركز و حنفيها در شمال شرقي ري سكونت داشتهاند .
بدين ترتيب آنچنان كه تاريخ به ما ميگويد ري از قرن چهارم تا هفتم درگير و دار اختلافات شديد مذهبي بوده است ،ناگفته نماند كه ري به دليل موقعيت استراتژيكي و قرار گرفتن در مسير جادهي ابريشم و همچنين پايتخت بودن بسياري از خاندانهاي سلطنتي در طول تاريخ ،در جادهي ترقي و عظمت افتاد كه عدهاي آن را عروس شهرهاي ايران ناميدند. اما متأسفانه در حملهي هولناك مغول به ايران (اوايل قرن هفتم) ري بيش از هر شهري از شهرهاي ايران صدمه ديد. كشتار فجيعي كه مغولان در ري انجام دادند در تاريخ دنيا نظير ندارد. در مدت يك هفته 700 هزار نفر از مردم شهر توسط لشكريان مغول قتل عام شدند. در اين حمله بخش اعظم شهر تخريب شد. چند سال بعد از اين حمله (سال 786 هجري) تيمور تاتار نيز به ري حمله ور شد و همزمان زلزلهاي شديد روي داد و ري بيش از پيش ويران شد و از مقام شهري عظيم به مخروبهاي محقر تنزل نمود. اين اختلافات مذهبي و قومي چنان شديد بود كه فكر مرمت و بازسازي شهر از اذهان اهالي ري به كلي محو شده بود. تنها محلي كه در اين زمان از دست خرابي و تعرض به دور ماند، قبور شريف حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) و امام زادگان مجاور بود .
در عهد صفويان ـ قرن يازدهم هجري ـ ري به صورت يك ده كوچك درآمد و تهران كه تا آن زمان يكي از روستاهاي اطراف ري به شمار ميرفت وسعت يافت و به صورت شهري بزرگ درآمد و ري در زبان عامه به شاه عبدالعظيم تغيير نام داد. در زمان صفويه كه مذهب رسمي كشور شيعه بود ،ساير فرقي كه در ري بودند ـ حنفي و شافعي ـ برچيده شدند و تشيع به صورت رسمي و عمومي بر ري حاكم شد كه تا كنون نيز به همين منوال ميباشد .
در جريان انقلاب مشروطه ري همواره پناهگاه و مأمن مشروطه خواهان بوده است و بسياري از علما همراه مردم عليه حكومت قاجاريه دست به تحصن ميزدند .ري به خاطر قرار گرفتن در مسير راه ابريشم در طول تاريخ همواره اهميت تجاري داشته است .
علاوه بر آن ري همواره يك شهر صنعتي بوده و صنايع سفال سازي و كاشي سازي از زمانهاي ماقبل تاريخ در اين شهر وجود داشته و ظروف سفالين همچون كاسه ،گلدان و... در آن ساخته ميشده و روي اين ظروف توسط لعابهايي پوشانده ميشده و نقاشيهاي ظريفي بر روي آنها حك ميشده است. ري محل ضرب سكه هم بوده كه به جرأت ميتوان اذعان داشت كه ري ،بعد از اسلام مهمترين ضرابخانهي عراق عجم بوده و سكههاي متعددي از جنس طلا و نقره در آنجا ضرب ميشده است .
ري يكي از بزرگترين شهرهاي دنياي قديم بوده است ،هم از حيث تمدن و هم از حيث وسعت و جمعيت، كه اين مهم در دوران حكومت آل بويه به نهايت خود رسيد. سبك معماري ساختمانهاي اين شهر در اوايل قرون هجري از نظر ظرافت و زيبايي اعجاب آور بوده است . بقعهي حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) كه قدمت بناي آن به قرن سوم هجري ميرسد از معدود بناهايي است كه از شهر باستاني ري باقي مانده است. اين بنا در دورهي قاجاريه مرمت و بازسازي شد .
ري از نظر فرهنگي پيشرفت فراواني داشته است. وجود كتابخانههاي بزرگ ،مدارس و حوزههاي علمي و همچنين استادان و عالمان بزرگ و فرزانه در اين شهر موجب شده است كه اين شهر در طول تاريخ سبب خدمات ارزندهي علمي به جهان اسلام و غير اسلام باشد و مهد عالمان و انديشمندان فرهيخته گردد. همچنين وجود مساجد ،منارهها و خانقاههاي بسيار متعدد ،موجب گرديده كه ري همواره از مراكز عمده فرهنگي به شمار آيد. ري در زمانهاي مختلف محل زندگي ابرار و شخصيتهاي بزرگ مذهبي و همچنين محل رفت و آمد و تحصيل دانشمندان و عالمان بزرگ بوده است .مزار بسياري از شخصيتهاي عالي مقام نيز در اين شهر ميباشد. لذا ما در اينجا برآنيم تا اجمالاً به شرح زندگاني ،وفات و چگونگي خدمات ارزندهي ديني و علمي آنان بپردازيم .
1ـ حضرت عبدالعظيم الحسني معروف به سيدالكريم فرزند عبدالله ،فرزند علي بن حسن ،فرزند حسن بن زيد ،فرزند زيدبن حسن (علیه السلام) ،فرزند علي ابن ابيطالب ميباشد كه ريشهي او با چهار واسطه به امام حسن (علیه السلام) و با پنج واسطه به حضرت علي (علیه السلام) ميرسد. در سال 173 قمري در مدينه متولد شد و در دوران ولايت امامان هشتم و نهم و دهم كسب فيض نمود. حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) احاديث فراواني را از امام جواد و امام هادي (علیه السلام) نقل نموده است. از تأليفات ايشان كتابهاي «خطب اميرالمؤمنين» و «روز و شب» را ميتوان نام برد. حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) آگاه و آشنا به معارف دين و احكام قرآن و اسلام بود. وي از حكومت زمان خود بيمناك شد و مورد تهديد دشمنان قرار گرفت و به همين خاطر از ديار خويش (مدينه) هجرت نمود و پس از مدتي اقامت در شهرهاي مختلف ، رهسپار ري شد و در خانهي يكي از شيعيان ساكن شد و مخفيانه به زندگي خود ادامه ميداد. روزها روزه ميگرفت و شبها نيز به عبادت و راز و نياز با پروردگار مشغول ميشد و گاهي به طور ناشناس از خانه بيرون ميآمد و به زيارت قبري كه اكنون مقابل قبراوست (امام زاده حمزه) ميرفت. در اين هنگام طولي نكشيد كه خبرآمدن آن حضرت به گوش شيعيان و محبان اهل بيت (علیه السلام) رسيد و دوستداران وي كم كم با ايشان رابطه برقرار كردند و از محضر او كسب علم و دانش مينمودند. بعد از مدتي امام هادي (علیه السلام) او را رسماً به نمايندگي خود در شهر ري منسوب كرد. سرانجام وي در سال 252 قمري در سن 79 سالگي در شهر ري وفات يافت .
از امام هادي (علیه السلام) روايت است كه زيارت او (حضرت عبدالعظيم) همانند زيارت امام حسين (علیه السلام) در كربلا است .
2ـ امام زاده حمزه (علیه السلام) از فرزندان امام موسي كاظم ميباشد .مقبرهي ايشان در جوار حضرت عبدالعظيم و در جنوب غربي آن واقع است .
3ـ در قسمت شمال شرق مرقد حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) بارگاهي قرار گرفته است كه متعلق به امام زاده طاهر ميباشد. امام زاده طاهر از عالمان و عارفان بوده و از نوادگان امام زين العابدين (علیه السلام) ميباشد. متأسفانه تاريخ دقيق تولد و وفات آنان مشخص نيست .
4ـ ابوالفتوح رازي ،كه از دانشمندان و علماء بزرگ اسلام ميباشد، در سال 480 هجري در نيشابور متولد شده است. مدت مديدي در ري زندگي كرده است و به تعليم و تشريح قرآن و احكام اسلام مشغول بوده و در حدود سال 552 هجري در سن 72 سالگي رحلت نمود .مزار وي در صحن امام زاده حمزه و در قسمت شرقي مقبرهي حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) قرار دارد. وي صاحب كتاب گرانقدر «روض الجنان في تفسير القرآن» ميباشد .
5ـ محمد علي بن بابويه ملقب به «شيخ صدوق» از دانشمندان بزرگ فقه و حديث و رجال بوده است. وي در سال 311 هجري در قم متولد شد. وي رفت و آمدي نيز به شهر ري داشته است و پس از چندي حوزهي علمي را در شهر ري تأسيس نمود و خود به تدريس فقه و حديث در آن مشغول شد. افراد زيادي از سراسر بلاد اسلامي به زيارت وي ميشتافتند و از علم و فضيلت او بهرهمند ميشدند و بالاخره وي در سال 381 هجري در ري رحلت نمود. مزار وي در همان شهر قرار دارد .
6ـ محمد بن يعقوب كليني رازي ،صاحب كتاب نفيس و گرانقدر «اصول كافي» ؛ وي در اواسط قرن سوم هجري در قريهي كلين ،از توابع ري ،تولد يافت. وي نيز در ري به تحصيل علوم ديني پرداخت و پس از مدتي فقيه شيعيان ري شد. در سال 329 ه .در بغداد وفات يافت .
7ـ قطب الدين رازي ،اهل ورامين ري بوده است .وي يكي از برجستگان و عالمان زمان خود بود كه در فقه و فلسفه و علوم عقلي نظير نداشت. تولد وي در ري بوده است و در سال 766 در دمشق رحلت يافت و در همانجا به خاك سپرده شد .
8ـ محمد بن زكرياي رازي ،يكي از بزرگترين و مشهورترين شيميدانان و طبيبان مسلمان ميباشد. در سال 251 قمري در ري تولد يافت. وي در سن 40 سالگي كه طبيبي متبحر گشته بود ،مدتي رياست بيمارستان را به عهده گرفت ،اما پس از آن به بغداد سفر كرد و عهدهدار ادارهي يك بيمارستان شد و پس از چندي مجدداً به ري بازگشت و به عنوان استادي بزرگ و شناخته شده شاگردان زيادي در مجلس درس او حاضر ميشدند. وي كاشف الكل ميباشد. از كتابهاي ارزندهي ايشان كتاب «الحاوي» است كه يكي از بزرگترين آثار پزشكي دنياي قديم ميباشد. رازي در سال 313 ه .در ري از دنيا رفت .
9ـ محمد بن جرير طبري، از مورخان بزرگ مسلمان ميباشد كه مدتي در ري نزد دو تن از علما و فقهاي بزرگ به نامهاي محمدبن حميد رازي و احمدبن حماد كه ساكن اين شهر بودند كسب علم و دانش نموده است. نخستين سفري كه طبري براي فراگرفتن و نوشتن علم حديث كرد به سوي ري بود، در آن عصر علم حديث از مهمترين و رايجترين علوم اسلامي بود و شهر ري يكي از مراكز علمي و محل رفت و آمد دانشمندان و دانش پژوهان بود. (5)
علاوه بر موارد فوق مشاهير و فرزانگان ديگري در ري مدفون هستند كه ذيلاً به آنها اشاره ميشود.
حاج ملاعلي كني ،ميرزا ابوالقاسم كلانتر ،قائم مقام فراهاني ،ناصرالدين شاه قاجار ،حاج ملامحمد عاملي، ميرزا احمد آشتياني ،مدرس تهراني ،عباس اقبال آشتياني ،ميرزا ابوالفضل كلانتر،رضاخان پهلوي ،محمد محيط طباطبائي ،محمد حسين تنكابني ،جواد فاضل ،شيخ عبدالنبي مجتهد نوري ،آيت الله شعراني ،شيخ ذبيح الله محلاتي ،سيد ابوالقاسم كاشاني ،شيخ محمد علي شاه آبادي ،طيب و حاج اسماعيل رضايي ،علامه دهخدا ،جهان پهلوان تختي ،دكتر محمد معين ،جلال آل احمد، ميرزادهي عشقي و... .
ري اكنون در 10 كيلومتري جنوب تهران واقع است و حدود دوميليون نفر جمعيت دارد. ري هم اكنون نيز همچون گذشته يكي از مراكز مهم علمي و ديني كشور ميباشد. اكنون ري داراي چهار حوزهي ديني به شرح زير است :
ـ حوزهي علميهي برهان ؛ ـ مدرسهي علميهي الزهرا ؛ ـ حوزهي علميهي اميرالمؤمنين ؛ ـ حوزه ي علميهي حضرت عبدالعظيم الحسني (علیه السلام) .
علاوه بر آن، ري داراي مراكز ديگر علمي ، فرهنگي و هنري ميباشد. از جملهي اين مراكز كه در صحن حرم حضرت عبدالعظيم ميباشند ، دانشكدهي علوم حديث ،مركز فرهنگي جوانان ،كتابخانهي بزرگ ري ،موزه و... است. بالاخره در اهميت و تقّدس اين شهر همين بس كه مقام معظم رهبري از آن به عنوان قبلهي تهران ياد كردهاند
در كتيبهي بيستون نام ري راگا Ragau ذكر شده است و در كتاب تورات از اين شهر به نام راگس Rages ياد شده است و اروپائيان آن را «راژس» مينامند. در زمان قبل از اسلام مردم عرب به ري «ارازي» ميگفتهاند و پس از آن نام ري بر آن نهادند .
ري باستان از ري كنوني بسيار وسيعتر بوده است. اما در طول تاريخ با توجه به موقعيت استراتژيكي اين شهر ،جنگها و لشكركشيهايي در اين شهر صورت گرفته است كه سبب تخريب و تحليل رفتن قسمتهاي زيادي از آن شده است .
دربارهي بناي نخستين شهر ري اقوال متعددي وجود دارد. بعضي بناي ري را به شيث پيامبر ،فرزند آدم (علیه السلام)، نسبت دادهاند و برخي به فرزند نوح (علیه السلام) كه «روي» يا «راز» يا «ري» نام داشته و برخي ديگر... .به هرحال به جرأت ميتوان اذعان داشت كه ري قدمتي فراتر از تاريخ دارد. قدمتي كه براساس سفالهايي كه باستان شناسان در ري يافتهاند به 4000 تا 6000 سال قبل از ميلاد مسيح ميرسد. (1) و آن چنانكه تاريخ سخن ميگويد، ساكنين اوليهي ري، آرياييها بودهاند كه به ايران مهاجرت نمودهاند.
در عهد ساسانيان ري به عنوان شهر مقدس مورد احترام همگان بوده است. آيين زرتشتي كه در اين دوران رسماً به ايران وارد شد و به عنوان آيين مذهب مردم رسميت يافت ؛ تا زمان ظهور اسلام ادامه داشت. در اين مدت ري به عنوان مركز ديني زرتشتيان به شمار ميرفت. آنان دست به تأسيس آتشكدههايي در شهرهاي مختلف از جمله شهر ري زده بودند. كه اكنون آثار آن به جاي مانده است. برخي از مورخان احتمال ميدهند كه زرتشت ـ پيامبر ايران باستان ـ در ري متولد شده باشد. برخي ديگر معتقدند محل تولد وي آذربايجان (اروميه) بوده است .
بعد از ظهور اسلام و گسترش اين دين آسماني، مسلمانان به ايران حمله ور شدند و آن را از آيين زرتشتي پاك نمودند. آتشكدهها را ويران ساختند و مردم را به دين آسماني اسلام فرا خواندند. ري نيز در زمان خلافت خليفه دوم به دست سپاهيان اسلام افتاد و جزء مهمترين بلاد اسلامي شد و در زمان خليفهي سوم مردم به طور كامل به دين اسلام گرويدند .يعني قريب به 35 سال بعد از بعثت پيامبر اسلام مردم ري به دين آسماني چنگ زدند. اين شهر در طول تاريخ اسلام همواره يكي از مهمترين سرزمينهاي اسلامي بوده است. اكثر دانشمندان مسلمان يا اهل اين ديار بودهاند و يا در اين ديار به درجات والاي علمي رسيدهاند و سبب خدمات ارزندهاي براي مسلمانان جهان شدهاند .
تلخترين حادثهي تاريخ اسلام كه همانا ريخته شدن خون مظلومانهي حسين بن علي (علیه السلام) است ،به خاطر دست يافتن به حكومت ري بود. اگر وعدهي حكومت ري عقل را از سر عمربن سعد نميربود ،چگونه جرأت ميكرد به جنگ فرزند رسول الله برود كه سرانجام به اين اميد واهي كه حكومت ري به او واگذار ميشود سر مبارك ابي عبدالله را نزد يزيد آورد ؛ اما او اين آرزو را با خود به گور برد .
ري پس از گرايش به اسلام با توجه به لشكر كشيهايي كه توسط مسلمانان به اين شهر صورت گرفت ،دچار ويراني و خرابي شده بود. كه بعدها در زمان خلافت عباسيان بناي اين شهر توسط محمد عباسي وسعت يافت و بازسازي شد. در اين زمان محمد عباسي كه رهسپار خراسان بود ، مدتي در ري اتراق نمود و دست به احداث بناي محمديه در جنوب كوه ري (بي بي شهر بانوي فعلي) زد كه يكي از مهمترين بناهاي ري قديم به شمار ميرود،«ري در اين دوران از حيث وسعت و كثرت جمعيت نسبت به دورههاي قبل پيشرفت بسياري كرده بود، به طوري كه شهر ري را در قرن سوم پرجمعيتترين شهر آسيا ميدانستند.» (2)
با روي كار آمدن عباسيان و سقوط بني اميه ،جو اختناق آوري كه در زمان بني اميه براي شهرهاي مختلف و من جمله ري ايجاد شده بود از بين رفت و مردم ري از زير فشارها آزاد شدند و كم كم عدهاي از فضلا و مردم شيعي مذهب ري كه تا آن زمان مخفيانه زندگي ميكردند به ترويج عقايد شيعي و طرفداري از ائمه پرداختند. همزمان چهار تن از امامان معصوم امام صادق (علیه السلام) ،امام موسي كاظم (علیه السلام) ،امام رضا (علیه السلام) ،امام هادي (علیه السلام)، امام به ترتيب به امامت رسيدند. در اين ميان تعدادي از اهالي اصيل ري كه شيعهي ناب و ملقب به «رازي» بودند و شمار آنها حدود 25 تن بودند ، به پشتيباني از امامان معصوم پرداختند ،به فضايل آنها در ميان مردم شهرهاي مختلف همت گماردند و كم كم پايههاي تشيع را در ري بنا نهادند .
در چنين هنگامهاي كه عقايد شيعي در ري رسوخ پيدا نمود و قشري فرزانه و آگاه از تشيع در اين شهر پا گرفت ، امام هادي (علیه السلام) كه در مدينه امامت ميكرد، حضرت عبدالعظيم الحسني را به نمايندگي از خود به ري فرستاد تا به ترويج هرچه بيشتر مذهب تشيع بپردازد و مردم آن ديار را هر چه بيشتر با معارف ديني و قرآني آشنا كند .
گسترش كامل تشيع در ري همچنانكه برخي از مورخان اذعان داشتهاند در سال 275 هجري بوده است كه به توسط ابوالحسن مادراني كه در زمان معتمد عباسي حاكم ري بوده ،انجام گرفته است. وي كه خود شيعه بوده، هنگام غلبه بر ري تشيع را در ري آشكار ساخته و شيعيان را مورد اكرام قرار داده است .مردم نيز با تأليف كتابهايي پيرامون اين موضوع به تبيين هر چه بيشتر تشيع پرداختند. (3)
ري در آغاز قرن چهارم پايتخت آل زيار بود. مرداويچ ديلمي ،شاه خاندان زيار ،ري را پايتخت خود ساخت و آن را توسعه بخشيد. اما در همان هنگام دولتي روي كار آمد به نام آل بويه ،بنيانگذار اين خاندان كه سه برادر بنامهاي علي ،حسن و احمد بودند ،ابتدا به مرداويچ ديلمي پيوستند. لكن پس از چندي بناي مخالفت با او را نهادند و حكومتي مستقل تشكيل دادند. آل بويه گرايشات شديد شيعي داشتند و به همين خاطر در زمان آنها تشيع بيش از پيش در جهان اسلام گسترش يافت. آل بويه ري را مركز سياسي و فرهنگي خود قرار داده بودند و همين امر سبب شد تا دانشمندان و ادباي بسياري از اين شهر برخيزند .از جملهي اين انديشمندان صاحب بن عباد بود كه در ري به وزارت آل بويه رسيد .
در زمان آل بويه ،ري از حيث وسعت تمدن، گسترش فراواني يافت ،اما در سال 420 هجري سلطان محمود غزنوي با يك حملهي ناجوانمردانه فجايع و ناملايمات بي شماري در اين شهر به وجود آورد ؛ وي به كشتار بي رحمانهي شيعيان دست زد و به فرمان وي دويست چوبهي دار برپا كردند و بزرگان شيعه را به دار كشيدند. (4) وي همچنين دستور داد تا تمام كتابهايي كه پيرامون مذهب تشيع ،فلسفه و نجوم و... در كتابخانهي صاحب بن عباد در آن شهر وجود داشت، سوزانده شود كه بر اثر اين عمل نابخردانه بسياري از كتابهاي مهم و كم نظير علمي و مذهبي سوزانده شد و از بين رفت .
در سال 431 هجري طايفهاي از تركان غزبنام سلجوقيان بر مسعود غزنوي شوريدند و حكومت ايران را به دست گرفتند و به زودي بر نواحي بسياري از جهان اسلام تسلط يافتند. اينان نيز همچون غزنويان و سامانيان روحيهي شيعه ستيزي داشتند .و در اين امر دست به افراط زدند. ري نيز در اين زمان زير سلطهي آنان قرار داشت. اكثر پادشاهان سلجوقي ري را به عنوان پايتخت خود انتخاب ميكردند. جنگهاي كلامي و مذهبي ميان اشاعره و معتزله در ري همچنان وجود داشت و در بسياري از موارد، شيعيان مظلوم واقع ميشدند و اذيت و آزار ميديدند .
در قرون پنجم و ششم هجري عمدتاً طرفداران سه مذهب شيعه ،حنفي و شافعي در ري وجود داشتند كه در اين ميان شيعيان بيشتر بودند و سپس حنفيها و بعد از آن شافعيها به ترتيب بيشترين جمعيت را به خود اختصاص داده بودند. شيعيان در جنوب ،شافعيها در مركز و حنفيها در شمال شرقي ري سكونت داشتهاند .
بدين ترتيب آنچنان كه تاريخ به ما ميگويد ري از قرن چهارم تا هفتم درگير و دار اختلافات شديد مذهبي بوده است ،ناگفته نماند كه ري به دليل موقعيت استراتژيكي و قرار گرفتن در مسير جادهي ابريشم و همچنين پايتخت بودن بسياري از خاندانهاي سلطنتي در طول تاريخ ،در جادهي ترقي و عظمت افتاد كه عدهاي آن را عروس شهرهاي ايران ناميدند. اما متأسفانه در حملهي هولناك مغول به ايران (اوايل قرن هفتم) ري بيش از هر شهري از شهرهاي ايران صدمه ديد. كشتار فجيعي كه مغولان در ري انجام دادند در تاريخ دنيا نظير ندارد. در مدت يك هفته 700 هزار نفر از مردم شهر توسط لشكريان مغول قتل عام شدند. در اين حمله بخش اعظم شهر تخريب شد. چند سال بعد از اين حمله (سال 786 هجري) تيمور تاتار نيز به ري حمله ور شد و همزمان زلزلهاي شديد روي داد و ري بيش از پيش ويران شد و از مقام شهري عظيم به مخروبهاي محقر تنزل نمود. اين اختلافات مذهبي و قومي چنان شديد بود كه فكر مرمت و بازسازي شهر از اذهان اهالي ري به كلي محو شده بود. تنها محلي كه در اين زمان از دست خرابي و تعرض به دور ماند، قبور شريف حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) و امام زادگان مجاور بود .
در عهد صفويان ـ قرن يازدهم هجري ـ ري به صورت يك ده كوچك درآمد و تهران كه تا آن زمان يكي از روستاهاي اطراف ري به شمار ميرفت وسعت يافت و به صورت شهري بزرگ درآمد و ري در زبان عامه به شاه عبدالعظيم تغيير نام داد. در زمان صفويه كه مذهب رسمي كشور شيعه بود ،ساير فرقي كه در ري بودند ـ حنفي و شافعي ـ برچيده شدند و تشيع به صورت رسمي و عمومي بر ري حاكم شد كه تا كنون نيز به همين منوال ميباشد .
در جريان انقلاب مشروطه ري همواره پناهگاه و مأمن مشروطه خواهان بوده است و بسياري از علما همراه مردم عليه حكومت قاجاريه دست به تحصن ميزدند .ري به خاطر قرار گرفتن در مسير راه ابريشم در طول تاريخ همواره اهميت تجاري داشته است .
علاوه بر آن ري همواره يك شهر صنعتي بوده و صنايع سفال سازي و كاشي سازي از زمانهاي ماقبل تاريخ در اين شهر وجود داشته و ظروف سفالين همچون كاسه ،گلدان و... در آن ساخته ميشده و روي اين ظروف توسط لعابهايي پوشانده ميشده و نقاشيهاي ظريفي بر روي آنها حك ميشده است. ري محل ضرب سكه هم بوده كه به جرأت ميتوان اذعان داشت كه ري ،بعد از اسلام مهمترين ضرابخانهي عراق عجم بوده و سكههاي متعددي از جنس طلا و نقره در آنجا ضرب ميشده است .
ري يكي از بزرگترين شهرهاي دنياي قديم بوده است ،هم از حيث تمدن و هم از حيث وسعت و جمعيت، كه اين مهم در دوران حكومت آل بويه به نهايت خود رسيد. سبك معماري ساختمانهاي اين شهر در اوايل قرون هجري از نظر ظرافت و زيبايي اعجاب آور بوده است . بقعهي حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) كه قدمت بناي آن به قرن سوم هجري ميرسد از معدود بناهايي است كه از شهر باستاني ري باقي مانده است. اين بنا در دورهي قاجاريه مرمت و بازسازي شد .
ري از نظر فرهنگي پيشرفت فراواني داشته است. وجود كتابخانههاي بزرگ ،مدارس و حوزههاي علمي و همچنين استادان و عالمان بزرگ و فرزانه در اين شهر موجب شده است كه اين شهر در طول تاريخ سبب خدمات ارزندهي علمي به جهان اسلام و غير اسلام باشد و مهد عالمان و انديشمندان فرهيخته گردد. همچنين وجود مساجد ،منارهها و خانقاههاي بسيار متعدد ،موجب گرديده كه ري همواره از مراكز عمده فرهنگي به شمار آيد. ري در زمانهاي مختلف محل زندگي ابرار و شخصيتهاي بزرگ مذهبي و همچنين محل رفت و آمد و تحصيل دانشمندان و عالمان بزرگ بوده است .مزار بسياري از شخصيتهاي عالي مقام نيز در اين شهر ميباشد. لذا ما در اينجا برآنيم تا اجمالاً به شرح زندگاني ،وفات و چگونگي خدمات ارزندهي ديني و علمي آنان بپردازيم .
1ـ حضرت عبدالعظيم الحسني معروف به سيدالكريم فرزند عبدالله ،فرزند علي بن حسن ،فرزند حسن بن زيد ،فرزند زيدبن حسن (علیه السلام) ،فرزند علي ابن ابيطالب ميباشد كه ريشهي او با چهار واسطه به امام حسن (علیه السلام) و با پنج واسطه به حضرت علي (علیه السلام) ميرسد. در سال 173 قمري در مدينه متولد شد و در دوران ولايت امامان هشتم و نهم و دهم كسب فيض نمود. حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) احاديث فراواني را از امام جواد و امام هادي (علیه السلام) نقل نموده است. از تأليفات ايشان كتابهاي «خطب اميرالمؤمنين» و «روز و شب» را ميتوان نام برد. حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) آگاه و آشنا به معارف دين و احكام قرآن و اسلام بود. وي از حكومت زمان خود بيمناك شد و مورد تهديد دشمنان قرار گرفت و به همين خاطر از ديار خويش (مدينه) هجرت نمود و پس از مدتي اقامت در شهرهاي مختلف ، رهسپار ري شد و در خانهي يكي از شيعيان ساكن شد و مخفيانه به زندگي خود ادامه ميداد. روزها روزه ميگرفت و شبها نيز به عبادت و راز و نياز با پروردگار مشغول ميشد و گاهي به طور ناشناس از خانه بيرون ميآمد و به زيارت قبري كه اكنون مقابل قبراوست (امام زاده حمزه) ميرفت. در اين هنگام طولي نكشيد كه خبرآمدن آن حضرت به گوش شيعيان و محبان اهل بيت (علیه السلام) رسيد و دوستداران وي كم كم با ايشان رابطه برقرار كردند و از محضر او كسب علم و دانش مينمودند. بعد از مدتي امام هادي (علیه السلام) او را رسماً به نمايندگي خود در شهر ري منسوب كرد. سرانجام وي در سال 252 قمري در سن 79 سالگي در شهر ري وفات يافت .
از امام هادي (علیه السلام) روايت است كه زيارت او (حضرت عبدالعظيم) همانند زيارت امام حسين (علیه السلام) در كربلا است .
2ـ امام زاده حمزه (علیه السلام) از فرزندان امام موسي كاظم ميباشد .مقبرهي ايشان در جوار حضرت عبدالعظيم و در جنوب غربي آن واقع است .
3ـ در قسمت شمال شرق مرقد حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) بارگاهي قرار گرفته است كه متعلق به امام زاده طاهر ميباشد. امام زاده طاهر از عالمان و عارفان بوده و از نوادگان امام زين العابدين (علیه السلام) ميباشد. متأسفانه تاريخ دقيق تولد و وفات آنان مشخص نيست .
4ـ ابوالفتوح رازي ،كه از دانشمندان و علماء بزرگ اسلام ميباشد، در سال 480 هجري در نيشابور متولد شده است. مدت مديدي در ري زندگي كرده است و به تعليم و تشريح قرآن و احكام اسلام مشغول بوده و در حدود سال 552 هجري در سن 72 سالگي رحلت نمود .مزار وي در صحن امام زاده حمزه و در قسمت شرقي مقبرهي حضرت عبدالعظيم (علیه السلام) قرار دارد. وي صاحب كتاب گرانقدر «روض الجنان في تفسير القرآن» ميباشد .
5ـ محمد علي بن بابويه ملقب به «شيخ صدوق» از دانشمندان بزرگ فقه و حديث و رجال بوده است. وي در سال 311 هجري در قم متولد شد. وي رفت و آمدي نيز به شهر ري داشته است و پس از چندي حوزهي علمي را در شهر ري تأسيس نمود و خود به تدريس فقه و حديث در آن مشغول شد. افراد زيادي از سراسر بلاد اسلامي به زيارت وي ميشتافتند و از علم و فضيلت او بهرهمند ميشدند و بالاخره وي در سال 381 هجري در ري رحلت نمود. مزار وي در همان شهر قرار دارد .
6ـ محمد بن يعقوب كليني رازي ،صاحب كتاب نفيس و گرانقدر «اصول كافي» ؛ وي در اواسط قرن سوم هجري در قريهي كلين ،از توابع ري ،تولد يافت. وي نيز در ري به تحصيل علوم ديني پرداخت و پس از مدتي فقيه شيعيان ري شد. در سال 329 ه .در بغداد وفات يافت .
7ـ قطب الدين رازي ،اهل ورامين ري بوده است .وي يكي از برجستگان و عالمان زمان خود بود كه در فقه و فلسفه و علوم عقلي نظير نداشت. تولد وي در ري بوده است و در سال 766 در دمشق رحلت يافت و در همانجا به خاك سپرده شد .
8ـ محمد بن زكرياي رازي ،يكي از بزرگترين و مشهورترين شيميدانان و طبيبان مسلمان ميباشد. در سال 251 قمري در ري تولد يافت. وي در سن 40 سالگي كه طبيبي متبحر گشته بود ،مدتي رياست بيمارستان را به عهده گرفت ،اما پس از آن به بغداد سفر كرد و عهدهدار ادارهي يك بيمارستان شد و پس از چندي مجدداً به ري بازگشت و به عنوان استادي بزرگ و شناخته شده شاگردان زيادي در مجلس درس او حاضر ميشدند. وي كاشف الكل ميباشد. از كتابهاي ارزندهي ايشان كتاب «الحاوي» است كه يكي از بزرگترين آثار پزشكي دنياي قديم ميباشد. رازي در سال 313 ه .در ري از دنيا رفت .
9ـ محمد بن جرير طبري، از مورخان بزرگ مسلمان ميباشد كه مدتي در ري نزد دو تن از علما و فقهاي بزرگ به نامهاي محمدبن حميد رازي و احمدبن حماد كه ساكن اين شهر بودند كسب علم و دانش نموده است. نخستين سفري كه طبري براي فراگرفتن و نوشتن علم حديث كرد به سوي ري بود، در آن عصر علم حديث از مهمترين و رايجترين علوم اسلامي بود و شهر ري يكي از مراكز علمي و محل رفت و آمد دانشمندان و دانش پژوهان بود. (5)
علاوه بر موارد فوق مشاهير و فرزانگان ديگري در ري مدفون هستند كه ذيلاً به آنها اشاره ميشود.
حاج ملاعلي كني ،ميرزا ابوالقاسم كلانتر ،قائم مقام فراهاني ،ناصرالدين شاه قاجار ،حاج ملامحمد عاملي، ميرزا احمد آشتياني ،مدرس تهراني ،عباس اقبال آشتياني ،ميرزا ابوالفضل كلانتر،رضاخان پهلوي ،محمد محيط طباطبائي ،محمد حسين تنكابني ،جواد فاضل ،شيخ عبدالنبي مجتهد نوري ،آيت الله شعراني ،شيخ ذبيح الله محلاتي ،سيد ابوالقاسم كاشاني ،شيخ محمد علي شاه آبادي ،طيب و حاج اسماعيل رضايي ،علامه دهخدا ،جهان پهلوان تختي ،دكتر محمد معين ،جلال آل احمد، ميرزادهي عشقي و... .
ري اكنون در 10 كيلومتري جنوب تهران واقع است و حدود دوميليون نفر جمعيت دارد. ري هم اكنون نيز همچون گذشته يكي از مراكز مهم علمي و ديني كشور ميباشد. اكنون ري داراي چهار حوزهي ديني به شرح زير است :
ـ حوزهي علميهي برهان ؛ ـ مدرسهي علميهي الزهرا ؛ ـ حوزهي علميهي اميرالمؤمنين ؛ ـ حوزه ي علميهي حضرت عبدالعظيم الحسني (علیه السلام) .
علاوه بر آن، ري داراي مراكز ديگر علمي ، فرهنگي و هنري ميباشد. از جملهي اين مراكز كه در صحن حرم حضرت عبدالعظيم ميباشند ، دانشكدهي علوم حديث ،مركز فرهنگي جوانان ،كتابخانهي بزرگ ري ،موزه و... است. بالاخره در اهميت و تقّدس اين شهر همين بس كه مقام معظم رهبري از آن به عنوان قبلهي تهران ياد كردهاند
پي نوشت :
1ـ سيماي ري ،ص 16
2ـ ري باستان ،ج 1،130به بعد
3ـ تاريخ گسترش تشيع در ري ،ص 23 و 24
4ـ سيماي ري ،ص 57
5ـ احوال و آثار جرير طبري ،ص 10
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}